ملعون است ملعون، زنی که شوهر خود را بیازارد و غمگین کند و خوشبخت است خوشبخت، آن زنی که شوهر خود را احترام کند و آزارش ندهد و در همه حال از وی فرمان برد . اسلام در عین حال که حقوقی را برای زوجین تعیین نموده است، توصیههای جدّی دارد که زندگی بر اساس رفتار اخلاقی تنظیم شود. در این بخش به نمونههایی از آیات و روایات اشاره میکنیم: 1. محبت و گذشت اساس زندگی«وَ مِنْ ءَایتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَ جًا لِّتَسْکُنُواْ إِلَیهَا وَجَعَلَ بَینَکُم مَّوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فِی ذَ لِکَ لَأَیتٍ لِّقَوْمٍ یتَفَکَّرُونَ » ؛ 1 «و از نشانههای او این است که همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید و در میانتان مودّت و رحمت قرار داد. در این نشانههایی است برای گروهی که تفکّر میکنند.» این آیه میگوید که اساس زندگی را باید محبت به همدیگر و مهربانی و گذشت تشکیل دهد، نه اعمال حق و دریافت و استیفای آن. 2. یار و غمخوار هم بودن «هُنَّ لِبَاسٌ لَکُمْ وَاَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ» ؛ 2آنها لباس شما هستند و شما [مردان] لباس آنها [که هر دو زینت هم و سبب افتخار یکدیگرند] .» این تشبیه نکات متعددی دارد که بسیار در خور دقّت است: 1. لباس انسان را از گرما و سرما حفظ میکند، زن و شوهر هم باید در سختی و راحتی یار و غمخوار و همراه هم باشند؛ 2. لباس عیبهای انسان را میپوشاند، زوجین نیز باید در زندگی مدفن عیوب همدیگر باشند؛ 3. لباس عامل زینت و افتخار و شخصیت انسان است، همسر نیز باید چنین نقشی را ایفا نماید. |
کلمات کلیدی:
طرز پوشش مادر در خانه و در مقابل فرزند چگونه باید باشد؟ آیا برای مادر از نظر شرعی و عرفی محدودیتی وجود دارد ؟
سؤال شما از دو بُعد قابل بررسی است: 1. از نظر حکم شرعی؛ در مورد پوشش ما در مقابل فرزندان از نظر حکم شرعی، ضرورت ندارد و واجب نیست همه اعضای بدن خود را از فرزندان خودش بپوشاند. بنابراین باز بودن سر و گردن، دستها و پاها و ساق پا اشکالی ندارد مرد و زنی که با هم محرمند (مانند خواهر و برادر) میتوانند به بدن یکدیگر به آن مقدار که در میان محارم معمول است نگاه کنند، و در غیر آن احتیاط آن است که نگاه نکنند.[1] 2. از نظر تربیتی و روان شناختی؛ امّا از نظر تربیتی باید بگوئیم کودک به راحتی رفتار و صدای مادر را تشخیص میدهد و آن را دنبال میکند. رفتار مادر برایش کاملاً آشنا است و حافظهاش مملو از خاطراتی از این رفتارها میباشد کودک از رفتار و شکل آنها عکس برداری میکند و در حافظه خود انبار میکند. پایههای اساسی رشد شخصیت کودکان و نوجوانان از طریق تقلید نهاده میشود و این شیوه تقلید هم از راه شنیداری و هم از طریق بصری حاصل میشود. تقلید و الگوپذیری از ویژگیهای دوران کودکی است، کودک هر آنچه را که ببیند براساس تقلید میپذیرد، و مطابق آنها عمل میکند، بدون اینکه از خوبی و بدی آن اطلاع داشته باشد. چشم و گوش کودک، چون دریچهای باز است میبیند ذهن کودک چون دوربین عکاسی است، که هر چه میبیند در آن منعکس شده و ثبت میگردد.[2] بنابراین رفتار والدین بخصوص مادر تأثیر فراوانی بر روی کودکان دارد. کودک از مصالح و مفاسد امور اطلاعی ندارد و نمیتواند در کارهایش هدفگیری درستی داشته باشد، لذا تمام توجهاش به پدر و مادر و اطرافیان است، اعمال و حرکات آنها را مشاهده مینماید و از آنان تقلید میکند.[3] |
کلمات کلیدی:
آن کس که فرزند خود را ببوسد حسنه ای در نامه عمل او ثبت خواهد شد و آن کس که فرزند خود را شاد کند خداوند او را در قیامت مسرور می نماید.»
همه ما می دانیم که کودکان امروز، سرمایه های فردا هستند و رشد و تکامل آینده جامعه ما در گرو پیشرفت شایسته آنها است. با این وجود کمتر کسی است که به این مسأله توجه ویژه داشته باشد و با این نگاه بلند با کودکان جامعه برخورد کند. از میان صدها عامل موثر در شکل گیری شخصیت کودکان، شادابی محیط و طراوت خانواده از جایگاه ویژه ای برخوردار است. چرا که نهال نوپای کودک نیازمند محیطی متناسب و فضایی مطبوع برای پیشرفت و تکامل است. در چنین شرایطی است که مسیر تربیت، سهل و روان خواهد شد و رشد حقیقی در زمینه های گوناگون محقق خواهد گردید. مسلما رفتاری که سرشار از محبت باشد و شادمانی ریشه ای را برای قلب کوچک او به همراه داشته باشد، زمینه ساز شکل گیری شخصیتی پرمحبت و پرانگیزه خواهد بود. به همین جهت می توان چنین نتیجه گرفت که آینده درخشان جامعه ما در گرو اخلاق خوش ما با کودکانمان است . سیره و رفتار دائمی پیامبر خدا نشان می دهد که آن حضرت اهمیت ویژه ای برای شادی و شادابی کودکان در نظر داشته است. آن هم نه فقط کودکان خانه خود بلکه همه کودکانی که در جامعه او مشغول زندگی بوده اند. گام نخست: ادامه مطلب... |
کلمات کلیدی:
در اداره های ما، بیکاری، کم کاری و رشوه خواری وجود دارد. معلوم است کسی که رشوه بخورد یا در اداره، کم کاری و بدکاری داشته باشد، درآمد او حرام است و دختر و پسر او در اثر لقمه حرام، دچار بیعفّتی می شوند و بدتر اینکه، بیعفّتی نزد آنان، تبدیل به ارزش می شود؛ با مسجد و معنویات سر و کار ندارند و روحانیت را خرافت می دانند، شبانه روز مشغول تلفن همراه خود هستند که برای برخی جوانان، خانه شیطان شده است.
بی تردید یکی از عوامل مؤثر در روح و جسم انسان تغذیه است ،تا آنجا که خداوند نیز سفارش به تغزیه حلال کرده است آنجا که می فرماید« فَلْیَنظُرِ الاِْنسَـنُ إِلَی طَعَامِهِ» (عبس/24) یعنی انسان هنگامی که می خواهد غذایی را بخورد، ابتدا دقیقاً باید در آن بنگرد که چه چیزی را می خواهد بخورد؟ آیا برای روح و جانش مفید است یا مضرّ ؟ حلال است یا حرام ... در جای دیگر نیز می فرماید: «.. .کُلُوا مِنَ الطَّیِّبَـتِ وَ اعْمَلُوا صَــلِحًا... » (مؤمنون/51) از غذاهای پاکیزه بخورید و عمل صالح انجام دهید». برخی از مفسران معتقدند ذکر این دو (خوردن غذای پاک و انجام عمل صالح ) پشت سر یکدیگر دلیل بر وجود یک نوع ارتباط بین آن دو است و اشاره به این است که غذاهای مختلف آثار اخلاقی متفاوتی دارد ، غذای حلال و پاک ، روح را پاک می کند و سرچشمه عمل صالح می شود ، و غذای حرام و ناپاک روح و جان را تیره و زمینه اعمال ناصالح را فراهم می گرداند ; در مورد آثار وضعی تغذیه (حلال و حرام ) فرقی بین مسلمان و غیر مسلمان نیست .( پرسشها و پاسخ های مذهبی آیة الله مکارم شیرازی و آیة الله جعفر سبحانی) کسب حلال به نوعی از فعالیت اقتصادی گفته می شود که در چهار چوب قوانین اسلامی و شرعی انجام می شود و مهمترین خصوصیت آن نفع خود انسان چه از لحاظ مادی و چه از لحاظ معنوی و از طرفی رعایت کردن حق الناس می باشد. این سخن گرچه به آسانی گفته می شود اما در مقام عمل بسیار سخت است تا جائی که در بعضی روایات ائمه طاهرین ـ علیهم السلام ـ تلاش برای بدست آوردن روزی حلال را از شمشیر زدن در میدان جنگ سخت تر شمرده اند.[1] |
کلمات کلیدی:
بی شک همه ما این ضرب المثل قدیمی را شنیده ایم که می گوید: "از محبت خارها گل می شود". مهرورزی و دوست داشتن موهبتی است که خداوند متعال در وجود تمامی انسان ها نهاده است. اما گاه به دلیل بی توجهی فراموشش می کنیم. گاه از محبت کردن خجالت می کشیم و در بسیاری موارد اثرات معجزه آسای مهر ورزیدن را از یاد می بریم. بررسی های دینی و علمی به خوبی این مسئله را نشان می دهد که یکی از بهترین راه های تربیت فرزندان محبت کردن بدان هاست. والدین با نشان دادن علاقه خویش به فرزندان، می توانند آنان را در مسیر صحیح زندگی قرار دهند و خوب بودن را بدان ها آموزش دهند. استفاده از تنبیه، داد زدن، قهر کردن های پی در پی، توبیخ های مدام و ... در بسیاری موارد نه تنها کارساز نبوده بلکه کودک را به موجودی لجباز و خودسر تبدیل می کند. در حالی که استفاده از ابزار محبت می تواند تأثیرگذارتر باشد. از این رو در روایات اسلامی و سیره پیشوایان دینی تأکیدات فراوانی بر محبت کردن به کودکان وجود دارد. گو اینکه عشق ورزیدن و گرامی داشتن فرزند، از جمله وظایف والدین شمرده شده است.
پدرها بیشتر مواظب باشند! |
کلمات کلیدی: